یافتهها و روشهای علمی به سیاستگذاران کمک میکند تا بفهمند:
کدام قوانین تحت چه شرایطی کار میکنند
عواقب خواسته و ناخواسته قوانین را بفهمند و ارزیابی کنند
باعث ایجاد توافق بین گروههای مختلف بشوند.
در اکتبر 2022، ایلان ماسک توئیتر را خریداری کرده و اعلام کرد که “پرنده آزاد شده است” و آزادی بیان در پلتفرم او در اولویت خواهد بود. اگرچه اطلاعات کمی در مورد درک ماسک از آزادی بیان وجود دارد، بسیاری میترسیدند که سیاستهای او منجر به بیتوجهی در کنترل محتواهای آسیبرسان، از اطلاعات نادرست (Misinformation) گرفته تا سخنان نفرتانگیز (Hate speech) شود. ماسک با با برخی اقدامات مثل بازگرداندن اکانت کاربرانی که به دلیل نقض قوانین این پلتفرم در مورد اطلاعات نادرست انتخابات و تحریک به خشونت ممنوع شده بودند، به تعلیق درآوردن حساب چند روزنامهنگار و پولی کردن تیک آبی که پیش از این برای حسابهای تاییدشده بود و با پولی شدنش منجر به هویتبخشی به حسابهای جعلی شد، به این ترسها دامن زد. در پاسخ به اعتراض عمومی، ماسک همچنین برخی از توئیتهای خود را حذف کرد و سرویس اشتراک ماهانه تیک آبی را به طور موقت در حالت تعلیق قرار داد.
علم میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا بفهمند کدام مقررات کار میکنند و پیامدهای ناخواسته آنها چه میتواند باشد، چه سیاستهای پلتفرم داخلی یا قوانین تحمیلی توسط قانون. یک رویکرد علمی دقیق میتواند از بسیاری از هرج و مرجهایی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، جلوگیری کند؛ زیرا ماسک رویکردهای جدیدی را امتحان میکند که تبلیغکنندگان و کاربران را میترساند.
محققان قبلاً نشان دادهاند که با حذف موانع به اشتراکگذاری اطلاعات و با تقویت الگوریتمی تعامل، رسانههای اجتماعی توزیع ویروسی محتوای مضر مانند سخنان نفرتانگیز و اطلاعات نادرست را تسهیل کردهاند. رسانههای اجتماعی به طور موثر در جنگهای اجتماعی، سیاسی، داخلی و متعارف مدرن مورد استفاده قرار گرفتهاند. آنها در گسترش اطلاعات نادرست آسیبرسان مانند محتوای نفرتانگیز که به خشونت قومی و نسلکشی دامن میزند.
مالکان رسانه های اجتماعی چگونه چنین دستکاریهای خطرناکی را مدیریت میکنند؟ جو عدم قطعیت در توییتر در سایر پلتفرمهایی که سیاستهای تعدیل آنها در میان دورههای اخیر ایالات متحده نه به وضوح ابلاغ شده و نه به طور مداوم اجرا شده نیز بازتاب مییابد. عدم تمایل رسانههای اجتماعی برای مقابله با چالش مدیریت مؤثر محتوای مضر و همچنین عدم شفافیت در سیاستهای تعدیل محتوای آنها، منجر به بحثهای تازهای در مورد نیاز به تنظیم پلتفرمهای رسانههای اجتماعی شده است.
هدف پژوهشهای بینالمللی در این زمینه تولید توصیهها و شواهد کمی برای طبقهبندی سیاستهای نظارتی و ارزیابی تأثیر مورد انتظار آنها در اکوسیستم اطلاعاتی است. چنین تلاشی میتواند مبنایی برای پلتفرمها و تنظیمکنندههای هر کشوری باشد تا مداخلات سیاسی به موقع، شفاف و مؤثر برای کاهش سوء استفاده از رسانههای اجتماعی را افزایش دهند؛ اما کارهای زیادی برای انجام دادن آن وجود دارد. پلتفرمهایی که تحت تأثیر قوانین نظارتی موجود و پیشنهادی قرار میگیرند باید از محققان و سیاستگذاران در کار خود برای درک سریع این پدیدهها و کاهش آسیب حمایت کنند. مطالعه مقررات روشن و موثر، همسو با قانون، برای آینده جامعه ضروری است.